انضباطی که بر پایه خشم و غضب استوار باشد و با زور حاکم شود، همچون خانه ای است که بر پایه هایی سست بنا شده است و به محض برداشته شدن زور و اجبار، از هم می پاشد و فرو می ریزد.
انضباط زوری، پیامدهای زیان باری در پی دارد که از میان آن ها می توان به مقاومت، بی اعتنایی، شورش، بدخلقی، دروغ گویی، انزوا طلبی، لج بازی و از بین رفتن اعتماد به نفس کودک اشاره کرد. اگر منطقی و روشن با کودک رفتار شود، او حقیقت را می پذیرد و تسلیم می شود.
اجرای برنامه های انضباطی بدون عفو و گذشت، امکان پذیر نیست. هنگام مشاهده تخلف باید شکیبا بود، ولی بر اجرای انضباط پافشاری کرد و با تشویق و تحسین ودر صورت لزوم با تنبیه آن هم غیر بدنی به اصلاح رفتار کودک پرداخت.
آمده است که شخصی نزد امام موسی کاظم (ع) از فرزند خود شکایت کرد. امام(ع) به او فرمود: «او را نزن؛ بلکه برای مدتی کوتاه به او بی اعتنایی کن.»[1]
ناگفته نماند؛ وقتی مقرراتی را برای فرزند خود لازم می دانیم، در اجرای آن استوار باشیم و از تردید و دودلی بپرهیزیم؛ زیرا سستی و سهل انگاری موجب بی انضباطی می شود و ما را از هدف باز می دارد.
اگر فرزندمان از تردید ما باخبر شود، از رعایت مقررات سرباز می زند و به بحث و جدل می پردازد؛ همچنین ممکن است دچار سردرگمی شود و نداند که آیا باید آن کار را انجام دهد یا نه.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.